28. تعداد
ياران و اصحاب امام حسين(ع) در كربلا چند نفر بوده است؟
آنچه مشهور
است همان عدد 72 نفر است؛ لكن تعداد همۀ اصحاب و عيال، ظاهراً معلوم نيست.[1]
29. آيا اين
جمله كه گفته ميشود: «اگر حضرت علي اكبر(ع) زنده ميماندند بعد از پدر، امام ميشدند»
صحيح است؟
اين كلام از
جمله حرفهاي باطل است و از بزرگان هم هيچكس چنين حرفي نزده است؛ زيرا قبل از
خلقت عالم وجود، چهارده معصوم(ع) خلق شدهاند و در عرش خداوند تبارك و تعالي بودهاند[2] و نبيّ اكرم(ص)
بارها اسماء مبارك آنان را يادآور شدهاند و صدها روايت از فريقين دربارۀ عترت و
ائمّۀ هدي(ع)، از ناحيۀ پيامبر اكرم(ص) در كتب روايي وجود دارد.[3] لكن آنچه
مسلّم است اينكه مقام حضرت علي اكبر(ع)، مقام عظيمي است، تا آنجا كه پدر
بزرگوارشان در روز عاشورا، در توصيف ايشان فرمودهاند:
«اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ
غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنَّا
إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَی وَجْهِهِ.»[4]
30. اين عبارت که در زيارت حضرت علي اکبر(ع) ميخوانيم:
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ»[5] به
چه معنايي است و چرا نام امام حسن(ع) بهعنوان نام پدر حضرت علياکبر(ع) آمده است؟
چون امام حسن
و امام حسین(ع) نور واحد هستند که در این دنیا دو قسمت شدند، پس علی اکبر(ع) پسر
روحانی امام حسن(ع) و پسر جسمانی امام حسین(ع) میباشند؛
علاوه بر این، در عرف عرب، عمو را پدر نيز میگویند[7] و
قرآن کریم هم در چند آیه، لفظ پدر را برای عمو بهکار برده است.[8]
31. آيا حضرت ابالفضل(ع) داراي فرزند و نسلي بودهاند؟
حضرت ابوالفضل(ع)[9] نسل و فرزند
دارند.
32. در روز عاشورا و سپاه امام حسين(ع)، آیا کسی از صحابه يا
کسانيکه رسول خدا(ص) را درک کرده باشند، حضور داشته است؟
در سپاه امام
حسين(ع) چندين نفر از صحابه و کساني که پيامبر اکرم(ص) را درک کردهاند، حضور
داشتهاند.[10]
33. با اينکه
جناب حر ّبن يزيد، جلوي حركت كاروان امام حسين(ع) را گرفت، آيا ايشان توبه کرد و
توبۀ او مورد قبول خداوند قرار گرفت؟
جناب حرّ بن
يزيد رياحي، مسلّماً از جملۀ شهدا و اصحاب ابيعبدالله(ع) است؛ زيرا پس از توبه،
امام حسین(ع) او را پذيرفتند و جناب ايشان بهواسطۀ سلامت نفس و قلب پاك خود،
توانست گذشته را جبران نمايد و راه طولاني را طي نمايد.
هنيئاً له و رضوان الله عليه.
34. آيا مقام
معنوي شهداي كربلا و ياران امام حسين(ع) همگي يكسان است؟ آيا توسّل به ياران امام
حسين(ع) صحيح است؟
معلوم است كه
درجات آنان، متفاوت است؛ لكن توسّل به آنان كه برترين مصاديق اولياء الله و احبّاء
و انصار دين الله و انصار رسول الله هستند، از اعظم نِعَم الهي است و حتّي برخي از
اولياء الهي معتقدند كه نفوس ضعيفه، بهعنوان مقدّمۀ توسّل به معصومین(ع)، به آنها
توسّل پيدا كنند، بهتر است.
. دربارۀ تعداد اصحاب امام حسين(ع) در کربلا، نظرات مختلفي وجود
دارد و از شصت و يک نفر تا بيش از هزار نفر ذکر شده است. در ادامه برخي از اين
نظرات ذکر ميشود: شصت و يک نفر[اثبات الوصيه، ص 166]؛ شصت و دو نفر[تاريخ
اليعقوبي، ج 2، ص 243]؛ هفتاد نفر [تفسير العياشي، ج 2، ص 281؛ رجال الكشي، ص 79]؛ هفتاد و دو نفر که قول مشهور و مورد نظر معظّمله نيز هست
[الفتوح، ج 5، ص 101؛ الهداية الكبرى، ص 202؛ الإرشاد، ج 2، ص 95؛ إعلام الورى، ج 1، ص
457؛ دلائل الإمامة، ص 178؛ أنساب الأشراف، ج
3، ص 187؛ تاريخ الطبري، ج 4، ص 320؛ المناقب و المثالب،ص 309؛ مقتل الحسين(ع)(الخوارزمي)
ج 2، ص 6؛ ترجمة الإمام الحسين(ع)، ص 151]؛ هشتاد و دو نفر [مناقب آل أبيطالب، ج
4، ص 98؛ مقتل الحسين(ع)(الخوارزمي) ج 2، ص 6]؛ حدود صد نفر [تاريخ الطبري، ج 4،
ص 295]؛ صد و چهل و پنج نفر [اللهوف، ص 100؛ مثير الأحزان، ص 54؛ الإصابة، ج 2، ص
71؛ تذكرة الخواص، ص 226]
. پيامبر اکرم(ص) فرمودند: «إِنِّي وَ أَهْلَ بَيْتِي كُنَّا
نُوراً بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ
اللَّهُ آدَمَ بِأَرْبَعَةَ عَشَرَ أَلْفَ سَنَةٍ ـ من و اهل بيتم نوري در
پيشگاه الهي بوديم چهارده هزار سال پيش از آنکه آدم خلق شود.» [الاحتجاج، ج 1، ص
146]. خداوند سبحان در شب معراج خطاب به
پيامبر اکرم(ص) ميفرمايد: «يَا مُحَمَّدُ إِنِّي اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ
اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُكَ مِنْهَا فَلَا أُذْكَرُ حَتَّى تُذْكَرُ مَعِي فَأَنَا
الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ مُحَمَّدٌ ثُمَّ إِنِّي اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ
اطِّلَاعَةً أُخْرَى فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ فَجَعَلْتُهُ
وَصِيَّكَ فَأَنْتَ سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَلِيٌّ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ
ثُمَّ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِي فَأَنَا الْأَعْلَى وَ هُوَ عَلِيٌّ
يَا مُحَمَّدُ إِنِّي خَلَقْتُ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ
وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ» [الغيبة نعماني، ص 93] همچنين در زيارت جامعه
کبيره در وصف ائمّۀ اطهار( ميخوانيم: «خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً
فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ.» [من
لايحضره الفقيه، ج 2، ص 609]
. ر.ک: الكافي، ج 1، ص 527؛
کفاية الاثر، ص 155؛ الغيبه النعماني، ص 58؛ كتاب سليم بن قيس، ج 2، ص 856؛ تفسير فرات
الكوفي، ص 505؛ بحار الأنوار، ج 25، ص 1تا30؛ فرائد السّمطين، ج 2، ص 134؛ مناقب
الإمام على بن أبى طالب(ع)، ص 242؛ كفاية الطالب، ص 315؛ مقتل الحسين(ع)(الخوارزمي)،
ج 1، ص 84؛ ينابيع المودّة، ج 3، ص 282 و...
. «على بن حسين بن على بن أبيطالب» معروف به «علي اکبر» بزرگترين
فرزند امام حسين(ع) است که در خلافت عثمان به دنيا آمدهاند [مقاتل الطالبيين، ص
87] E F و از اميرالمؤمنين(ع) روايت نقل کرده است (السرائر، ج 1، ص 655).
البته برخي مانند شيخ مفيد)، ايشان را برادر کوچکتر از امام سجّاد(ع) دانسته و سنّ ايشان را
در کربلا، حدود 19 ساله نقل کردهاند.[الإرشاد، ج 2، ص 106] مادر بزرگوار ايشان،
ليلى دختر ابو مرّة بن عروة است. كنيۀ آن بزرگوار «أبو الحسن» و لقب وى «اكبر»
است. در کربلا، ایشان اوّلین نفر از بنیهاشم بودند که به میدان رفتند و شهید
شدند.[مقاتل الطالبيين، ص 115]
. «عبّاس بن علىّ بن أبيطالب(» در سال بيست و ششم هجرى در
مدينۀ طيّبه متولّد شدند و مادرشان أمّ البنين، فاطمه دختر حزام بن خالد بود. حاصل
ازدواج اميرالمؤمنين(ع) با امّالبنين، چهار پسر بود: عباس، جعفر، عثمان و عبدالله
که همگي در کربلا به شهادت رسيدند. حضرت عبّاس(ع)، اوّلين آن فرزندان بود که به
«قمر بنى هاشم» ملقّب گرديدند و کنيۀ ايشان «أبو الفضل» است. [الإرشاد، ج 2، ص 125؛ إعلام الورى، ج 1،
ص 395؛ مقاتل الطالبيين، ص 89؛ عمدة الطالب، ص 327] حضرت اباالفضل(ع) در جنگهاي
سهگانۀ زمان اميرالمؤمنين(ع) حضور داشتند و در قضيۀ کربلا، «علمدار» امام حسين(ع)
بودند. در کربلا پس از بستن آب بر امام حسين(ع)، چندين مرتبه آب را به خيام حرم
رساندند و به «سقّا» مشهور شدند. [مناقب آل أبيطالب، ج 4، ص 108؛ أنساب الأشراف،
ج 2، ص 192؛ مقاتل
الطالبيين، ص 89] عصر تاسوعا اماننامۀ شمر را بهشدّت و با تندی رد کردند[تاريخ الطبري، ج
4، ص 315] و سپس در برابر حمله سپاه دشمن ايستاده و از آنان مهلت گرفتند که جنگ را براي فردا بگذارند.[أنساب
الأشراف، ج 3، ص 184] در روز عاشورا نيز دلاوريهاي زيادي از خود بروز دادند. در
آخرين مرتبه، وقتي براي آوردن آب، به سوي فرات رفتند، در مسير بازگشت، به فيض
شهادت نائل شدند. در روايات، تعريف و تمجيد فراواني از حضرت عبّاس(ع)، خصوصاً
دربارۀ صبر، بصيرت، شجاعت و فداکاري ايشان شده است. [کامل الزّيارات، ص 257؛
أمالي الصّدوق، ص 462؛ عمدة الطالب، ص 327]. ايشان داراي پنج پسر به نامهاي
عبيدالله، فضل، حسن، قاسم، محمّد و يک دختر بودند و نسل ايشان، از جانب عبيدالله
ادامه يافته است. همچنين گفته شده که فرزند ايشان محمّد، در کربلا شهيد شد.[مناقب
آل أبيطالب، ج 4، ص 112] اولاد، فرزندان و نوادگان حضرت ابالفضل(ع)، مرداني جليلالقدر
و در ميان مردم داراي فضائل و کمالات بودهاند. قبور بسياري از نوادگان حضرت
اباالفضل(ع) در کشورها و شهرهاي مختلف، معروف و زيارتگاه عموم مردم است.[عمدة الطالب، ص 328 تا 330]
. در نام و تعداد شهدايي که
پيامبر اکرم(ص) را درک کرده يا صحابي بودهاند، اختلاف وجود دارد و تا 17 نفر نام
برده شده است، برخي از ايشان عبارتند از: أنس بن الحارث[ذخائر العقبي، ص 146؛
التاريخ الکبير، ج 2، ص 30] ؛ حبيب بن مظاهر الأسدي [الإصابة، ج 2، ص 142]، عبد
الرّحمن بن عبد رب الانصاري [اسد الغابه، ج 3، ص 307]؛ عمار بن أبي سلامة
[الإصابة، ج 5، ص 107]؛ يزيد بن مغفل [الإصابة، ج 6، ص 554] و...